دلتنگی های مادرانه...
دلم این روزها عجیب برایت تنگ است، اینقدر با لگد هایت ذوق مرگم نکن... پسرکم تا وقتش نرسیده نه تو میتوانی بیرون بیایی و نه من میتوانم بیایم پیش تو... آرام باش جان مادر آرامتر!!
این روزهای تنگ و تاریک تو ، این روزهای بیقراری من، این روزهای تنهایی تو ، این روزهای چشم انتظاری من ، این روزها...
این روزها عزیز دل مادر تمام میشوند! دلم برای یک لحظه دیدارت دنیای آرزوست!
دستهایم را که بالا می برم برای خدا اول از هرچیز تو به یادم می آیی!! سجده که میکنم وقت نماز و زیر دلم تیر میکشد اشکم به خاطر توست که گوشه چشمم مینشیند!! این روزها جان مادر آب هم که میخورم برای خاطر تووست... دعای مادرانه ام این روزها دیدن سلامتیت و شنیدن اولین بار صدای کودکانه ات است...
پروردگارا مخواه که نرسم به این آرزو!! نکن تقدیرم که این امتحان امتحان من نیست... برای این سختی های بزرگ هنوز خیلی کوچکم...
سلامت باش جان مادر سلامت که این همه ناخوشی هارا برای خاطر همین است که به جان میخرم منی که خود روزی دردانه مادری بودم....
وقتی فهمیدم مادر شده ام که به خاطر تو لباسهایم عوض شدند و هر روز شکمم بزرگ و بزرگتر شد و دیگر در راه رفتنم نبودم آن خانم با وقار دیروز... وقتی فهمیدم مادر شده ام که شبها به خاطر تو تاسحر یک خواب کامل نکردم و هر بار برای اینکه مبادا برایت اتفاقی بیافتد بلند شدم و یک دهن قربان صدقه دست و پاهای کوچکت شدم و دوباره به پهلوی دیگر و باز خستگی و باز و باز تا خود صبح تکرار این عاشقانه ها...وقتی فهمیدم مادر شدم که لگد زدی و من دلم غنج رفت و هر روز که گذشت محکمتر شد این لگد ها و من سرخوش از هر دردی که میکشم دلم غنج رفت که کودکم این طفل کم توان درونم هر روز و هر روز بزرگتر میشود و لگد هایش درد ناکتر ...دردهای این روزها برایم شیرین ترین درد هاست... عزیز دل مادر اینها همه عاشقانه هاست...
بیقرارم کرده اند این روزها و ساعتها و لحظه ها.. چقدر کند میگذرند. اصلا نه.. انگار نمیگذرند!! چشمم به این صفحه تقویم خشک شده.. یک هفته را که خط میزنم چقدر دلم قنج می رود...این روزها عجیب دلتنگم.. برای خاطر تو این روزها اشکهای زیادی میریزم فرشته دنیا ندیده من!! این روزها دنیایم برایم آخرتی شده است درد ناکتر از همیشه.... اما همه این سختی ها همه این درد ها می ارزد به روزی که مادر صدایم بزنند... برای خاطر این لقب عاشقانه این روزها را آُسان می گیرم جان مادر....،
دعا کن عزیزکم دعا کن!!! دعا کن این چشم انتظاری هایم عاقبتش شیرین باشد... نگذار خستگی های این نه ماه یک عمر به جانم بماند... دعا کن عزیز دل مادر این رورزها را به امید سلامتی تو شب میکنم و این شبها به امید فردایی که دارمت صبح می شوند... دعایم کن که این روزها به دعای تو بیشتر از هرچیز محتاجم!!